عکسی از کودکی نیکی کریمی!
برجسته ترین نقش آفرینی های زن های معتاد سینمای ایران! + عکس
مجموعـه تلویزیونــی «مادرانه» بهانهای شده تا مروری بر کارنامه کاری بازیگران زنی داشته باشیم که در این سالها نقش یک معتاد را بازی کردهاند و در یاد و خاطره مخاطبان ماندگار شدهاند. اولین کسی که در سینمای ایران پس از انقلاب نقش زن معتاد را ایفا کرد، فریماه فرجامی است. او با حضور در فیلم «تیغ و ابریشم» از سال 64 تا به امروز در ذهن بسیاری از ایرانیان ماندگار شده است. در ادامه نگاهی داریم به 7 چهره برتری که در این سالها نقش ماندگاری از حضور خود بر صفحه تلویزیون و پرده سینما بر جای گذاشتهاند.
فریماه فرجامی؛ تیغ و ابریشم، متولد 1330
با ساخت فیلم «تیغ و ابریشم» کاراکتر زن معتاد به شکلی جدی وارد سینمای ایران شد و فریماه فرجانی، نقش زنی معتاد را که سرخورده از برآورده نشدن رؤیاهایش در آن سوی مرزها به اعتیاد کشیده شده است به خوبی در این اثر ایفا میکند. چهره مغموم و خاص فرجامی همراه با کارگردانی مسعود کیمیایی که خود پیش از آن یکی از ماندنیترین شخصیتهای معتاد در سینمای ایران را پرورانده بود (با بازی بهروز وثوقی در نقش سید در فیلم تحسین شده «گوزنها») به یک بازی بیرونی کنترل شده برای نمایش رنجدیدگی این زن تبدیل شد؛ رنجدیدگی باورپذیری که راهی جز خودکشی برایش باقی نگذاشت.
فرزاد مؤتمن درباره این نقش میگوید:
فرزاد مؤتمن که هنوز بسیاری از افراد فیلم «شبهای روشن» او را به یاد دارند در مورد بازی خانم فرجامی در این فیلم میگوید: «تیغ و ابریشم، خاطره بسیار دوری است. من این فیلم را در همان سالهای 64، 65 دیدم و پس از آن دیگر موقعیت بازبینیاش را پیدا نکردم اما هنوز به خاطر دارم که در آن دوره وقتی فیلم را میدیدم بازی فریماه فرجامی یکی از نقاط قوت فیلم به نظر میرسید زیرا تصویری خیلی باورپذیر و ملموس را از یک زن معتاد ارائه میداد. شاید در خوب بودن کار خانم فرجامی در این فیلم جایه هیچ شکی نباشد.
پانتهآ بهرام؛ مسافر، متولد 1348
یکی از پرمخاطبترین سریالهای تلویزیون چه در زمان خودش و چه در سالهای پس از آن، «مسافر» بود؛ اثری که به لحاظ داستانی و بازی بازیگرانش توانسته هنوز هم در یاد و خاطر ایرانیان بماند. «مسافر» به دلیل بازی خاص پانتهآ بهرام در نقش یک دختر معتاد به نام منیژه و لحن و ادای دیالوگ، جایگاه متفاوتی در میان کارهای او دارد. بهرام در این سریال چهره جدیدی از یک زن معتاد را که به خاطر اعتیادش همه چیز را از دست میدهد، ارائه کرد. او که در این سریال با ابوالفضل پورعرب همبازی بود، در بسیاری از مواقع بازی همسطح و در پارهای موارد بالاتر از او را به نمایش گذاشت. بهرام در آن سالها چهره جدیدی در تلویزیون بود و همین امر هم به او کمک کرد تا نقشش را برای بیننده باورپذیر کند.
مهران احمدی درباره این نقش میگوید:
مهران احمدی که در چندین اثر با پانتهآ بهرام همکار بوده در مورد ایفای نقش اش در سریال «مسافر» میگوید: «خانم بهرام در سریال «مسافر» مانند همیشه از عهده ایفای نقش شان به خوبی برآمدند و یکی از نوابغ بازیگری هستند. به نظرم یکی از بهترین نقشهای فرد معتاد را خانم بهرام در این اثر، ایفا کردهاند.
نمیدانم بگویم متاسفانه یا خوشبختانه اما اکثر بازیگران خانم ما به کارکتری که میخواهند بازی کنند، خیلی اهمیت میدهند و پذیرای هر نقشی نیستند. وقتی قرار است شما نقش یک فرد معتاد را ایفا کنید، طبیعی است که چهرهتان دستخوش تغییرات زیادی میشود و زیباییاش را از دست میدهد و به همین دلیل همه خانمها چنین نقشی را نمیپذیرند. اما خانم بهرام از جمله بازیگرانی است که برای رسیدن به نقشاش و ملموس کردن آن برای مخاطب از هیچ تلاشی دریغ نمیکند و در مسافر هم دیدیم که چنین اتفاقی رخ داد.
در کنار اینکه فراموش نکنید بازی کردن در نقش یک فرد معتاد بسیار سخت است زیرا باید مراقب باشید که تبدیل به تیپ و کلیشه نشوید. خانم بهرام در این کار یکی از غیر کلیشهایترین نقشها را ایفا کرد. من 2 نقش معتاد را هرگز فراموش نمیکنم؛ یکی نقش خانم بهرام در سریال «مسافر» و دیگری نقش باران کوثری در فیلم «خونبازی»؛ این دو بینظیرند».
طناز طباطبایی؛ مرهم، متولد 1362
طناز طباطبایی از آن دسته بازیگرانی است که کم کار میکند اما در انتخاب نقش هایش همیشه وسواس زیادی به خرج میدهد و نمیتوانید نمونهای از کارهایش را ببینید و به تواناییاش در بازیگری خرده بگیرید. یقینا یکی از ماندگارترین آثاری که در کارنامه کاری طناز برای همیشه پررنگ میماند، فیلم «مرهم» است که علیرضا داودنژاد آن را کارگردانی کرده و از دریچهای نو به معضل اعتیاد پرداخته است.
طباطبایی در این فیلم نقش یک دختر معتاد را بازی میکند که خانوادهای سنتی دارد؛ خانوادهای که هیچگاه نتوانسته با آن ارتباط برقرار کند و تنها مادربزرگ پیرش به رغم سن بالایی که دارد میتواند او را درک کند. نقشی که طباطبایی در این فیلم بازی میکند در کنار ضد کلیشه بودنش توانایی این بازیگر جوان را نیز به تصویر میکشد.
طناز طباطبایی درباره این نقش میگوید:
طناز طباطبایی به خوبی نقش زیبایی را که در «مرهم» به تصویر کشیده در خاطر دارد و در این باره میگوید: «من همیشه به ایفای نقشهایی که بیانگر معضلات اجتماعی است، علاقهمندم و به نظرم نقشهای جذابی میآیند. اعتیاد نیز یکی از این معضلات است که شخص نادانسته به آن مبتلا میشود و فکر میکنم وظیفه من و سایر سینماگران است که با استفاده از موقعیت کاریمان پیش آگاهیهایی در این زمینه به افراد بدهیم. اینکه بدانند اگر به اعتیاد مبتلا شوند چه آیندهای انتظارشان را میکشد.
من در «مرهم» نقش معتادی را بازی کردهام که اعتیادش به دراگهای مخدر نیست بلکه دراگ محرک مصرف میکند؛ چیزی که این روزها در بین افراد معتاد بیشتر شاهدش هستیم و این خوشبینی در ذهن اشخاص شکل گرفته که دراگهای محرک مانند دراگهای مخدر آسیبرسان و اعتیادآور نیستند در حالی که تحقیقات ثابت کردهاند دراگهای محرک به خاطر آسیبهایی که به روان افراد میرساند، مضرتر هستند و فرد را بیشتر درگیر خودشان میکنند. اما متاسفانه این آگاهی وجود ندارد و بسیاری از جوانان ما درگیر این مسئله میشوند.
نمیدانم گفتن این حرف صحیح است یا نه اما گاهی پیش میآید که برخی از ما به خاطر بیانگیزگی، بیهدفی و بیبرنامگی برای آیندهمان دچار ناامیدی میشویم و فکر میکنیم با مصرف مواد مخدر یا محرک، حتی اگر شده به شکل تفریحی و مقطعی میتوانیم مشکلاتمان را حل و فصل کنیم در حالی که این کار خودش یک مشکل بر مشکلات ما اضافه میکند».
ستاره اسکندری، داستان یک شهر، مرگ تدریجی یک رؤیا، متولد 1350
یکی از بهترین بازیهای ستاره اسکندری در سال 78 و زمانی بود که در یکی از اپیزودهای مجموعه «داستان یک شهر» نقش دختر معتادی را بازی کرد که پدرش در سن پایین او را به اجبار به عقد مردی میانسال و معتاد درآورده بود. اصغر فرهادی زمانی این قصه را میسازد که تا پیش از آن هنوز تصویری از یک زن معتاد در تلویزیون نشان داده نشده بود. اما این کارگردان موفق میشود یکی از بهترین بازیها را از اسکندری در این نقش بگیرد؛ نقشی که اگرچه کوتاه بود اما در ذهن بسیاری ماندگار شد. ستاره یک بار دیگر نیز در مجموعه «مرگ تدریجی یک رؤیا» به کارگردانی فریدون جیرانی نقش یک زن معتاد را به خوبی به تصویر میکشد و با اینکه غالبا تا پیش از آن نقشهای مثبتی را ایفا کرده اما شخصیت منفی ساناز را خیلی خوب به مخاطب معرفی میکند.
ستاره اسکندری درباره این نقش میگوید:
خود اسکندری هم این نقشها را به خوبی به یاد دارد و در خصوص نقشی که در «داستان یک شهر» ایفا کرده، میگوید:«زمانی که من این نقش را بازی کردم در تلویزیون به این شکل به موضوع و حضور یک زن معتاد پرداخته نشده بود و به همین دلیل این نقش را خیلی دوست داشتم. بسیاری این تصور را داشتند که تصاویر فیلم، مستند است. در مورد «مرگ تدریجی یک رؤیا» هم باید بگویم همیشه دوست دارم نقشهای متفاوتی را ایفا کنم. ممکن است در نگاه کلی نقشهایم تفاوت چندانی با هم نداشته باشند، اما در جزئیات از هم فاصله دارند. من تجربه بازی با لهجههای متعدد و آدمهایی در طبقات اجتماعی مختلف را دارم و مثبت یا منفی بودن شخصیتها برایم خیلی فرقی ندارد».
باران کوثری؛ خونبازی، متولد 1364
بدون شک یکی از بهترین نقش هایی که تا به امروز باران کوثری ایفا کرده است، در فیلم سینمایی «خونبازی» به کارگردانی مادرش، رخشان بنیاعتماد بوده است. باران در این فیلم نقش سارا، دختر معتادی را بازی میکند که قرار است نامزدش برای ازدواج با او از کانادا بازگردد. مادر سارا که بیتا فرهی نقشاش را ایفا میکند، سعی دارد او را با خود به شمال ببرد تا مصرف مواد مخدر را ترک کند. شاید نقش سارا در «خون بازی» از آن نقشهایی است که هر بازیگری دوست دارد آن را برای یک بار هم که شده، تجربه کند. شخصیت سارا در این فیلم ضد همه کلیشههایی بود که در سینمای ایران تا به آن روز از یک شخص معتاد به تصویر کشیده شده؛ تصویری جدید اما واقعی و باورپذیر که کوثری به خوبی از عهده ایفای آن برآمد.
مهران احمدی درباره این نقش میگوید:
مهران احمدی که سابقه همکاری با باران کوثری را نیز دارد، میگوید: «یکی از ماندگارترین نقشهایی که این بازیگر ایفا کرده در فیلم «خونبازی» است. به نظرم تمامی خصایصی که خانم پانته آ بهرام در «مسافر» داشتند، خانم کوثری نیز در فیلم «خونبازی» از خودشان نشان دادند. خانم کوثری جزو آن دسته بازیگرانی است که وقتی نقشی را میپذیرد، ساعتها و روزها برایش زمان میگذارد و با آن شخصیت به اصطلاح قاطی میشود و بی اهمیت از کنار آن عبور نمیکند تا شخصیتی را که قرار است نقشاش را ایفا کند، برای مخاطب باورپذیر کند. شخصیت سارا در «خون بازی» به خاطر روحی که خانم کوثری به آن داده بود، کاملا برای مخاطب به شکل ملموس درآمده بود. در کنار اینکه کلیشه ای نبود و تماشاگر میتوانست باورش کند».
بهاره افشاری؛ تسویه حساب، متولد 1363
از زمانی که بهاره افشاری پا به دنیای بازیگری گذاشته، تقریبا توانسته ازعهده ایفای تمام نقشهایش به خوبی برآید و یکی از این بهترین کارهایش فیلم «تسویهحساب» تهمینه میلانی است. افشاری در این فیلم نقش لیلا، دختر معتادی را بازی میکند که از کودکی به خاطر محیطی که در آن رشد کرده رو به سیگار و اعتیاد آورده و در سن جوانی با دنیایی از مشکلات و سختی روبه روست اما آنچه جالب توجه است این است که او در حالی شخصیت یک فرد معتاد را برای مخاطبش باورپذیر میکند که در زندگی روزانه حتی با کشیدن سیگار هم بیگانه است.
بهاره افشاری درباره این نقش میگوید:
بازیگر نقش لیلا در خصوص روزهایی که فیلمبرداری «تسویه حساب» را پشت سر میگذاشت، میگوید: «این کار اولین کار سینماییام بود و از مدیوم سینما شناخت چندانی نداشتم. شخصیت لیلا مابازای خارجی داشت و خانم میلانی از این شخصیت ایده گرفته و یک مصاحبه و فیلم مستندی نیز در مورد این شخصیت داشتند و خیلی دقیق و ظریف آن را میشناختند و تمام اطلاعات را در مورد زندگی این فرد به من دادند.
اما موضوعی که برای من کمی سخت بود این بود که باید در تمام طول فیلم سیگار میکشیدم در حالی که قبل از آن اصلا تجربه سیگار کشیدن را نداشتم و باید این کار را به شکل حرفهای هم انجام میدادم تا مخاطب باور کند لیلا، دختری است که از 9 سالگی این کار را شروع کرده و به همین خاطر هم وقتی برخی از دوستان فیلم را دیدند، متوجه شده بودند که من اصلا این کار را بلد نیستم! در کل بیشتر از اینکه من تلاشی کنم، خانم میلانی زحمت زیادی برای نزدیک شدنم به شخصیت لیلا کشیدند.
من از یک ماه قبل فیلمبرداری، هر روز بعدازظهر به منزل خانم میلانی میرفتم و با ایشان تمرین میکردم. اما مشکلترین جای کار 2 سکانس بود که با تدبیر خانم میلانی و اینکه هر دو را در یک روز فیلمبرداری کردند، راحتتر توانستم از عهدهاش برآیم؛ یکی سکانسی بود که با خانم لادن مستوفی دعوا میکردم و باید کل گذشتهام را برای مخاطب میگفتم و دیگری سکانسی است که مربوط به خانه سالمندان میشود؛ زمانی که به دیدار مادرم میروم. این دو از برایم سختتر از بقیه کار بود».
خاطره حاتمی؛ در امتداد شهر، متولد 1362
یکی از نقشهای متفاوتی که خاطره حاتمی در این سالها ایفا کرده در فیلم «در امتداد شهر» به کارگردانی علی عطشانی است. حاتمی در این فیلم نقش یک دختر معتاد را بازی میکند که البته به دلیل ممیزی قسمتهای زیادی از آن از فیلم بیرون آورده شده است.
خاطره حاتمی در این باره میگوید:
خاطره در خصوص نگاهش به موضوع اعتیاد میگوید: «اعتیاد مسئله بزرگ و مهمی است و متاسفانه این روزها در کشورمان خیلی رشد کرده؛ رشدی که نمیتوانم درکش کنم و خیلی برایم جای سؤال دارد. مسئله اعتیاد همیشه مرا درگیر خودش کرده و وقتی یک فرد معتاد را در خیابان میبینم، واقعا ناراحت میشوم. جای تاسف است که با معضل اعتیاد هم مانند ایدز برخورد میکنند. منظورم این است که به این دو مشکل اصلا توجهی نمی شود. انگار اصلا این مشکلات در جامعه وجود ندارند.
به عنوان یک بازیگر همیشه دوست داشتم نقش یک فرد معتاد را بازی کنم و اصلا خودم فرصت این کار را در فیلم «در امتداد شهر» به وجود آوردم. آقای عطشانی در نظر داشتند هر کس در جای خودش بازی کند ولی هنگامی که فیلمنامه را میخواندم متوجه شدم به خاطر نقشی که دارم باید زیر چشمهایم کبود باشد به همین خاطر هم به آقای عطشانی پیشنهاد دادم این فرد یا نقش آدم معتاد را داشته باشد یا بیمار را و ایشان اجازه دادند که من نقش آدم معتاد را بازی کنم و آقای محسنی هم زحمت کشیدند و مونولوگ خیلی خوبی برای من نوشتند که متاسفانه تمام آن سکانس را از فیلم درآوردند و منولوگی که میگفتم حذف شد.
به این دلیل که من در حال سیگار کشیدن بودم. به نظرم این از ممیزیهای آزاردهنده است چون به هر حال برای نشان دادن یک فرد معتاد باید المانی وجود داشته باشد! ناراحتی من از این بود که برای آن یک سکانس زحمت زیادی کشیده بودم»
بازیگر نام آشنای سریال ستایش به خاطر اشتباه پزشکان فلج شد!
پزشکان آلمانی به دلیل یک اشتباه، باعث فلج شدن دوبلور و بازیگر پیشکسوت کشورمان شده اند.
شهاب عسگری بازیگر پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون که آخرین بازی او به سریال ستایش برمیگردد، در خصوص بیماری و جراحیاش، گفت: حدود 2 سالی در آلمان به سر میبردم و تازه به ایران برگشتم. رگ گردن من دچار مشکل شد و پزشکان کشور آلمان تشخیص گذاشتن فنری کنار رگ را دادند.
بازیگر فیلم سینمایی «دستهای آلوده» تصریح کرد: به خاطر اشتباه یک پزشک آلمانی ستون فقراتم عفونت کرد و کیستی در اولین مهره ستون فقرات جمع شد. با رخ دادن این اتفاق حدود 45 درصد از سمت راست و چپ بدنم فلج شد.
وی ادامه داد: برای دیدن دوستان و اعضای فامیل خود به ایران بازگشتم و طی روزهای آینده باید برای ادامه درمان به کشور آلمان برگردم.
او در خصوص علت فلجی خود افزود: در حال حاضر با واکر راه میروم و فلجی من ربطی به سکته مغزی و قلبی ندارد و علت آن به اشتباه پزشکان آلمان در گذاشتن فنر برمیگردد. البته امیدوارم با درمان و فیزیوتراپی از درصد فلجی من کم شود.
شهاب عسگری در سال 1324 در تهران متولد شد. او بازی در تئاتر را از سال 1359 در تئاتر نصر تجربه کرد.همچنین بازی در سینما را از سال 1357 با فیلمی به نام کوسه جنوب کاری از ساموئل خاچیکیان آغاز کرد.او در فیلمهای سینمایی چون: آقای رئیسجمهور، دستهای آلوده، جنجال بزرگ، تکیه بر باد ،سریال کوچه اقاقیا و بسیاری دیگر به ایفای نقش پرداخته است.
معرفی تصویری ۱۲ فیلم ایرانی برای نامزدی در اسکار ۲۰۱۴
12 فیلم نامزد سینمای ایران برای حضور در اسکار 2014 دیشب معرفی شدند که این فیلمها عبارتند از "برف روی کاج ها"، "بی خود و بی جهت"، "پذیرایی ساده"، "پله آخر"، "حوض نقاشی"، "دربند"، "دهلیز"، "قاعده تصادف"، "کلاس هنرپیشگی"، "گناهکاران"، "گذشته" و "هیس دختران فریاد نمی زنند" اشاره کرد.
"حوض نقاشی" به کارگردانی مازیار میری داستان مریم و رضا است که با آدم های دیگر فرق دارند، آن هم نه یک فرق ساده، بلکه بسیار بزرگ و آن ها باید تلاش کنند تا به دیگران ثابت کنند این تفاوت بزرگ را با معجزه عشق حل کرده اند. شهاب حسینی، نگار جواهریان، فرشته صدرعرفایی، سپهراد فرزامی، سیامک احصائی و الهام کردا از جمله بازیگران این فیلم سینمایی هستند. منوچهر محمدی تهیه کننده این فیلم سینمایی است. همچنین سعید انصاری آهنگساز، محمد آلادپوش مدیر فیلمبرداری و محمدرضا مویینی تدوینگر این فیلم سینمایی بوده اند.
"حوض نقاشی" توانست سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران، سیمرغ بهترین طراحی صحنه و لباس را از سی و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر بدست آورد.
"برف روی کاج ها" به کارگردانی پیمان معادی داستان یک زن معلم پیانو است. او در مواجهه با یک اتفاق بزرگ در زندگی اش، در دو راهه تصمیم قرار می گیرد او یا باید مطابق عرف دست به انتخاب بزند یا ...
در این فیلم بازیگرانی چون مهناز افشار، ویشکا آسایش، صابر ابر، حسن معجونی، آناهیتا افشار، حسین پاکدل، شیرین یزدان بخش و زانیار خسروی حضور دارند. جمال ساداتیان تهیه کنندگی این فیلم سینمایی را برعهده دارد. از دیگر عوامل این فیلم سینمایی می توان به کارن همایون فر آهنگساز، محمود کلاری مدیر فیلمبرداری و سپیده عبدالوهاب اشاره کرد.
"بی خود و بی جهت"به کارگردانی عبدالرضا کاهانی داستان مشکل دو زوج است که باید وسایل خانه خود را جا به جا کنند تا آمده مراسم عروسی یکی از این دو زوج شوند. در این فیلم بازیگرانی چون رضا عطاران، پانتهآ بهرام، نگار جواهریان، احمد مهرانفر حضور دارند. عبدالرضا کاهانی خود تهیه کنندگی این فیلم سینمایی را برعهده داشته و علی لقمانی به عنوان مدیر فیلمبرداری و شیما منفرد به عنوان تدوینگر در پروژه حضور داشتند.
"بی خود بی جهت" در تاریخ 8 آذر 1391 در سینماهای کشور اکران شده است.
"پذیرایی ساده" به کارگردانی مانی حقیقی است و داستان یک زوج جوان را روایت می کند که چارچوب های انسانی را در جامعه به چالش می کشند. ترانه علیدوستی، مانی حقیقی، سعید چنگیزیان، اسماعیل خلج، صابر ابر، محمدرضا نجفی، قربان نجفی و ... در این فیلم بازی می کنند. مانی حقیقی خود نویسندگی این فیلم سینمایی را برعهده داشته و جلال شمسیان تهیه کننده آن است.
"پذیرایی ساده" در حضور بین المللی خود توانست جایزه شصت و دومین دوره جشنواره فیلم برلین را بدست آورد.
"پله آخر" دومین ساخته بلند علی مصفا است. این فیلم داستان لیلا ستاره سینماست که به تازگی شوهرش را از دست داده است. او سر صحنه فیلمبرداری ناگهان خنده اش می گیرد و از کار باز می ماند. هیچ کس نمی تواند دلیل خنده هایش را حدس بزند. لیلا حاتمی، علیرضا آقا خانی و علی مصفا بازیگران این فیلم هستند. علیرضا برازنده مدیر فیلمبرداری و فردین صاحب زمانی تدوینگر "پله آخر" هستند.
"پله آخر" توانست سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه اقتباسی در سی و امین جشنواره فیلم فجر را دریافت کند. همچنین در حضور بین المللی خود جایزه گوی بلورین بهترین بازیگر زن از چهل و هفتمین دوره جشنواره فیلم کارلووی واری را دریافت کرد.
"دربند" به کارگردانی پرویز شهبازی داستان دختر دانشجویی است که برای ادامه تحصیل در تهران با دختر ناشناسی هم خانه می شود. او در محیط جدیدی قرار گرفته و شرایط خاص این خانه و آدم هایش پای او را به ماجراهایی پیچیده می کشد. پگاه آهنگرانی، نازنین بیاتی، احمد مهران فر و بهرنگ علوی از جمله بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
"دربند" جوایز متعددی را از سی و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر بدست آورده است که از آن جمله می توان به سیمرغ بهترین کارگردانی، سیمرغ بهترین فیلمبرداری برای هومن بهمنش و سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای پگاه آهنگرانی اشاره کرد.
"دهلیز" نخستین فیلم سینمایی بهروز شعیبی داستان شیوا است که پس از به زندان افتادن شوهرش از امیر علی پسرشان به سختی مراقبت می کند. در این فیلم هانیه توسلی، رضا عطاران، محمدرضا شیرخانلو، شاهرخ فروتنیان، سعید چنگیزیان، مسعود میرطاهری، نگار عابدی و افسانه چهره آزاد حضور دارند. بهزاد عبدی موسیقی این فیلم را برعهده داشته و مهدی جعفری مدیر فیلمبرداری و حمیدرضا قربانی تدوین "دهلیز" را برعهده داشتند. تهیه کنندگی این کار برعهده محمود رضوی است.
"دهلیز" توانست برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم از جشنواره سی و یکم فیلم فجر شود. همچنین هانیه توسلی جایزه بهترین بازیگر زن از این جشنواره را دریافت کرد.
"قاعده تصادف"به کارگردانی بهنام بهزادی ماجرای زندگی چند جوان است که به جهت اجرای نمایش تئاتر، دور یکدیگر جمع شده اند و امید دارند تا بتوانند آن را به مرحله اجرا برسانند اما ...
در این فیلم بازیگرانی چون امیر جعفری، سروش صحت، اشکان خطیبی، مهرداد صدیقیان، بهاران بنی احمدی، محمدرضا غفاری و الهه حصاری حضور دارند. این فیلم بیشتر به مسایل جوانان و اختلافهایی که ممکن است با والدین خود به دلیل تفاوت نسل داشته باشند، میپردازد. این فیلم سال گذشته در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و منتقدان ایرانی را راضی کرد.
"کلاس هنرپیشگی" به کارگردانی علیرضا داودنژاد داستان یک کلاس هنرپیشگی را روایت می کند که در هنگام آموزش، داستانی با الهام از مسائل روز در آن روایت می شود.
رضا داودنژاد، محمدرضا داود نژاد، زهرا داودنژاد، علی داودنژاد، مهرداد کیش مهر، احترام السادات حبیبیان، مسعود میری و ... از جمله بازیگران این فیلم سینمای هستند. این فیلم سال گذشته در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و در حال حاضر در سینماهای کشور روی پرده است.
"گذشته"به کارگردانی اصغر فرهادی داستان چند رابطه با محور اتفاقات در گذشته است، در این فیلم احمد بعد از سال ها به فرانسه بازگشته تا از همسر سابق خود طلاق بگیرد، اما درگیر مسائلی می شود. برنیس بژو، طاهر رحیم، بابک کریمی و علی مصفا از جمله بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
"گذشته" کاندیدای دریافت نخل طلای بهترین فیلم در جشنواره فیلم کن شد. همچنین در این جشنواره برنیس بژو جایزه بهترین بازیگر زن و اصغر فرهادی جایزه داوران جهان را بدست آورد. یکی از تهیهکنندگان این فیلم سینمایی یک فرانسوی با نام الکساندر مالت گای است. این فیلم در کنار اکران داخلی در کشورهای دیگر هم روی پرده رود.
"گناهکاران"به کارگردانی فرامز قریبیان داستان دختری است که در زندگی خود با آدم های مختلفی برخورد می کند و هر یک از این آدم ها برداشت خاص خود را نسبت به او دارند. همایون ارشادی، فرامرز قریبیان، رامبد جوان، رضا رویگری، هومن برق نورد، کوروش تهامی از جمله بازیرگان این فیلم سینمایی هستند. فردین خلعتبری موسیقی و هومن بهمنش فیلمبرداری این فیلم را برعهده داشتند، همچنین بهرام دهقانی نیز به عنوان تدوینگر در "گناهکاران" همکاری داشته است.
این فیلم هم سال گذشته در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و اکران آن از امروز در ایران آغاز شده است.
اما آخرین فیلم از این لیست 12 اسمی، "هیس دختران فریاد نمی زنند" به کارگردانی پوران درخشنده است. بی توجهی و سهل انگاری پدر و مادر شیرین هشت ساله، واقعه ای را برای او رقم می زند که زخمش سالها بر روح او باقی می ماند و همه زندگی اش را تحت الشعاع خود قرار می دهد. آنچه این زخم را عمیق تر می کند و واقعه را به فاجعه ختم می سازد، این است که دخترک هیچکس را نمی یابد تا دردش را با او در میان بگذارد ...
در این فیلم بازیگرانی چون شهاب حسینی، مریلا زارعی، طناز طباطبایی، بابک حمیدیان حضور دارند. این فیلم جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را در جشنواره سی و یکم فیلم فجر از آن خود کرد.
حال باید منتظر ماند و دید از بین این 12 فیلم در نهایت کدام یک به عنوان تنها نماینده ایران در بخش غیرانگلیسیزبان اسکار 2014 ارسال میشود.
کمیته انتخاب فیلم ایرانی برای اسکار شامل فاطمه معتمدآریا و مسعود کیمیایی، بهروز افخمی، کمال تبریزی، حسن حسندوست، مسعود رایگان، علیرضا زرین دست، حسین معززی نیا و امیر اسفندیاری بوده است.
مصاحبه با پریناز ایزدیار، بازیگر فیلم زمانه + عکس
پریناز ایزدیار یکی از معدود بازیگران سالهای اخیر تلویزیون است که بازیاش در «زمانه» به چشم آمد و این توقع را در بین مخاطبان تلویزیون ایجاد کرد که بیش از گذشته شاهد حضورش در قاب تلویزیون باشند. با این بازیگر که پیش از این بازی در سریالهای «پنج کیلومتر تا بهشت»، «مثل یک کابوس» و سینمایی «ورود آقایان ممنوع» را تجربه کرده گفتوگویی کوتاه داشتیم و از آخرین فعالیتهای هنریاش پرسیدیم و دلیل غیبتش در سینما و تلویزیون را جویا شدیم که در ادامه میخوانید:
خانم ایزدیار از کارهای تازهتان چه خبر؟
در حال حاضر مشغول کار جدیدی نیستم. فیلم ویدیوئی «استخر» به کارگردانی اسماعیل فلاحپور و «مروارید» به کارگردانی روح الله حجازی از آخرین کارهایی است که آماده پخش دارم.
گویا مشغول مذاکره برای کار جدیدتان هستید.
بله. یک سریال برای سیما فیلم پیشنهاد شده است که در حال مطالعه فیلمنامه هستم اما اجازه بدهید ارائه اطلاعات بیشتر بماند برای بعد از تصمیمگیری نهایی.
سریال «روبیک» در چه مرحلهای است.
راستش را بخواهید از سرنوشت این پروژه بیاطلاعم و به طور دقیق نمیدانم که چه اتفاقهایی افتاده است. در مقطعی که کار متوقف شد من درگیر کار آقای حجازی شدم و گویا هنوز تصویربرداری کار از سرگرفته نشده. تصور میکنم یک فصل از کار تمام شده و در حال نگارش فیلمنامه برای فصلهای بعدی هستند.
اغلب تولیدات شبکه نمایش خانگی با وجود اعتماد بالای مخاطبان به سازندگان آن با بدقولی مواجه شد و بینندگان را نسبت به این دست تولیدات دلسرد و مایوس کرد. «روبیک» مهیار عبدالمالکی با چه مولفههایی اعتماد شما را برای حضور در این مجموعه جلب کرد.
اولا من سعی میکنم خوشبینانه به هر قضیه نگاه کنم و با امید به اتفاقات خوب وارد پروژه شوم اما نکته مهمتر اینکه به عنوان یک بازیگر آنچه باید بر روی آن تمرکز کنم این بخش از کار نیست چرا که مسئولیت و عواقب آن را برعهده کارگردان و تهیهکننده میدانم. بله متاسفانه در بسیاری از کارهای خوبمان شاهد چنین اتفاقاتی بودیم ولی واقعا تقصیرها متوجه بازیگران نیست بنابراین من هم سعی کردم که خودم را درگیر دلهرههای اینچنینی نکنم و انرژی و ذهنم را روی نقش متمرکز کنم.
اما مخاطبان عام به واسطه حضور بازیگران نام آشنا ترغیب به خرید یک اثر میشوند. سریال «روبیک» هم به لحاظ تیم بازیگری ترکیب نسبتا خوبی دارد و طبق اخبار قرار بود بازیگران شناخته شده دیگری هم به پروژه اضافه شوند.
واقعیت این است که ترجیح میدهم راجع به کار «روبیک» صحبت نکنیم چرا که سرنوشت کار همچنان نامعلوم است و بهتر است راجع به کارهایی که قطعی شده صحبت کنیم.
حضورتان در پروژه سینمایی آرش معیریان چطور. گویا حضورتان در «کالسکه» قطعی هم شده بود.
بله برای «کالسکه» قرارداد بسته بودم منتهی دستم شکست و بالتبع حضورم در این کار سینمایی کنسل شد و من شرمنده آقای معیریان و وزیری شدم.
پس بپردازیم به سهگانه روحالله حجازی که بازی شما در قسمت نخست آن با عنوان «مروارید» به پایان رسیده است.
کار با آقای حجازی شبیه تجربه همکاری دوباره با حسن فتحی بود به این جهت که سختگیریها و وسواس کاریشان آنقدر بالاست که عوامل را نسبت به نتیجه کار خاطرجمع میکند و فکر میکنم مخاطبان هم انتظار و توقعشان نسبت به کارهای آقای حجازی بالاست. کاراکتر مژگان خیلی متفاوت از نقشهایی است که تا به حال بازی کردم البته نه به این جهت که با کاراکتر پیچیده و عجیب و غریبی مواجه باشیم بلکه شخصیتی است شبیه آدمهای دور و برمان با تمام دغدغههایی که دارند. «مروارید» همجنس دیگر آثار حجازی است یعنی بشدت به زندگی واقعی و عادی مردم نزدیک است و شخصیتهایی ملموس و باورپذیر دارد. اطمینان میدهم مخاطب با تمام کاراکترهای آن مثل مادر که خانم آهو خردمند ایفاگر نقش آن بودند و برادر با بازی هادی دیباجی به خوبی ارتباط برقرار کند. این سهگانه به روایت زندگی خانوادههایی میپردازد که هر کدام به نوعی درگیر وقایع دفاع مقدس هستند. تمرکز داستان ما بر خانوادهای است که جانباز دارد و حالا پسر بزرگ خانواده روی تخت افتاده و اتفاقاتی که حول این شخصیت میافتد. قصه خیلی خوبی دارد و دیگر بیش از این نمیتوانم راجع به جزئیات توضیح دهم.
بعد از سریال «زمانه» مخاطبان تلویزیون توقع داشتند که نام پریناز ایزدیار را در فهرست بازیگران تولیدات جدید تلویزیون ببینند انتظاری که به نوعی برای دیگر بازیگران این مجموعه محقق شد. دلیل غیبت شما نبود پیشنهاد مناسب در این حوزه است یا اینکه این دوری خودخواسته بود و خودتان ترجیح دادید که حضورتان در قاب تلویزیون اینقدر با فاصله باشد.
تلویزیون، سینما و شبکه نمایش خانگی برای من تفاوتی ندارد چرا که در نهایت مخاطب همه آنها مردم هستند. اما مسئله اینجاست که طی این مدت پیشنهاد وسوسهبرانگیزی برای کارهای تلویزیونی نداشتم. چند سریال در ژانرهای مختلف پیشنهاد شد و فیلمنامهها را مطالعه کردم ولی واقعا نقشها و موضوعات آنقدر جذاب نبود که من را ترغیب کند تا 5-6 ماه به صورت فشرده وقت و انرژی برای آن بگذارم بخصوص بعد از خستگی سریال «زمانه». تنها کارهایی که طی این مدت مرا جذب کرد فیلم ویدیویی «استخر» بود و تله فیلم «مروارید».
آقای فتحی و عفیفه هم تصمیم دارند سریالی برای شبکه نمایش خانگی بسازند. چقدر مایل به همکاری دوباره با سازندگان «زمانه» هستید.
با وجود اینکه اطلاع خاصی راجع به جزئیات کار نشنیدهام اما هرگونه همکاری را با کمال میل میپذیرم.
و چقدر مشتقاقید که این همکاری در قالب فصل دوم «زمانه» باشد.
اتفاقا در همان ایام صحبتهایی در خصوص ساخت سری دوم سریال مطرح شد اما فعلا که خبری نیست. فکر کنم ساخت قصل دوم سریال اتفاق خوبی در این حوزه باشد.
سریال «زمانه» از معدود سریالهای اخیر تلویزیون است که توانسته در جذب مخاطب موفق ظاهر شود و در یک تایم مخاطب را پای تلویزیون وطنی بنشاند. به نظر شما چه عناصر جذابیتی را میتوان از آثار موفق شبکههای ماهوارهای الگوبرداری کرد.
واقعیت! سریالهای ما هرچه روراستتر باشند و به زندگی واقعی مردم بپردازند به همان اندازه جذابترند. متاسفانه این قضیه عجیب و غریب و دور از واقعیت بودن در بیشتر تولیدات تلویزیونی دیده میشود. اگر با بیننده صادق باشیم و به زندگی واقعی نزدیک شویم شاید بتوانیم مردم را جذب سریالهای تلویزیونی کشورمان کنیم.
با بازی خوب شما در این سریال خیلیها پریناز ایزدیار را جزو بازیگران آیندهدار قلمداد میکنند دلیل غبیتتان در آثار سینمایی چیست هر چند که در این دوره تولیدات سینمایی زیادی نداشتیم.
دقیقا من هم همین را میخواستم بگویم، در حال حاضر میزان تولیدات سینمایی افت کرده و در پروژههای در حال تولید هم یکسری عوامل و بازیگران از پیش تعیین شده حضور دارند، کسانی که همیشه تصاویرشان روی سر در سینماها وجود دارد و انگار قرار نیست این تنوع در تولیدات سینمایی اتفاق بیافتد.
نماینده ایران برای اسکار 2014 رسما معرفی شد
کمیته انتخاب فیلم پس از ورود به بحث در خصوص دو نامزد نهایی «دربند» و «گذشته» در نهایت تصمیم گرفت «گذشته» را به فرهنگستان علوم و هنرهای سینمایی معرفی کند.
امیر اسفندیاری اعلام کرد کمیته انتخاب فیلم پس از ورود به بحث در خصوص دو نامزد نهایی، فیلم های«در بند» ساخته پرویز شهبازی و «گذشته» ساخته اصغر فرهادی، در یکی از چالشی ترین جلسات ادوار اخیر، عاقبت به معرفی «گذشته» به فرهنگستان علوم و هنرهای سینمایی رای داد.
اعضاء کمیته با تاکید بر ارزش های غیر قابل انکار دو فیلم، با توجه به مباحثات به عمل آمده در جمیع جهات، از اهمیت موضوع زبان و فرهنگ ایرانی و صنعت کنونی سینمای ایران تا برخورداری از بیشترین احتمال موفقیت و توجه به راهبردهای آینده سینمای ایران در تاثیرگذاری مستقیم بر جریان تولید در سایر کشورها، با مطالعه دقیق تاریخچه و مقررات جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی زبان، در نهایت به انتخاب فیلم «گذشته» ساخته اصغر فرهادی رای دادند و توافق کردند گزارشی از بحث های به عمل آمده در جلسات کمیته به قلم یکی از پایه گذاران سینمای نوین ایران، هنرمند بزرگوار، استاد مسعود کیمیایی، تنظیم گردد. متن این گزارش به قلم ایشان به شرح زیر است:
گزارشی از مجمع داوران برای انتخاب یک فیلم از سینمای ایران
جهت معرفی به دوره هشتاد وششم اسکار
وجدان، رَحِم داوری است
امر قضاوت بر موج های سهمگین است. این زمانی بسیار حساس، سرنوشت می سازد که هنرمندی به داوری یک اثر هنری بنشیند و دلیل بیاورد. داوری در وجدان رشد می کند. و سرنوشتی که با خطا بر یک اثر محتوم شود در عمر هنرمند قضاوت شده و قضاوت کرده به تاثیری رنج ساز می رسد که قابل بخشش نیست.
داورانی انتخاب می شوند تا از میان حدود پنجاه فیلم یک فیلم را انتخاب کنند تا معرفی به آکادمی اسکار شود. داوران به جمع نشسته همه آگاه بر هنر خود هستند و جای آنها در جامعه امن است.
اعتبار اسکار از سینمای پر بحث و ریشه دار آمریکا می آید. سینمای آمریکا تفکری به سینمای جهان دارد که انکار ندارد. اما در گرامر یک فیلم بدون شک سینمای آمریکا موثر اول بوده است.
هنوز سلسله فیلم های نوآر، وسترن، حتی موزیکال گرامرهای از تجربه آمده را در مدارس هنر تدریس می کنند. این تربیت هنوز در داوری های اسکار مشهود است.
سینما، ادبیات و خصوصا شعر در آسیا، اروپا و در سال های اخیر در آفریقا و آشکارا سینما و ادبیات در آمریکای جنوبی مستقل بوده است. آیا باید اثری انتخاب شود که در داربست تفکر یک جشنواره اندازه گیری شود یا آن همه رعایت هنرمندانه نیست. اثری که رعایت نمی کند مستقل است و استقلال هنرمند به معنای برآمده از جامعه ای آزاد است.
داوران این دوره همه از هنرمندان مستقل و یا تلاشگر برای رسیدن به استقلال هستند.
موضوع اول توان سخندانی داور است که می تواند عقایدش را در هنردانی بگوید. و اگر چنین نشود دلایل نگفته، قضاوت را تخریب می کند.
توجه داور به مقوله بسیار مهم «حقیقت سازی» باشد که حقیقت های دست ساز فرازهای یک اثر را نسازد، هیچ تخیلی تولید نشود، صحت مفهوم سازی، دانستن به کاربرد هنری فنون که ختم به دانستن تکنیک است، ربط داده ها.... پیدایش این همانی ها و یا تمثیل سازی با وجدان داوری به گفتگوها بیاید.
ربط ها و پیدایی ناشناخته ها به شناخته های معلوم همراه با دانستگی باشد.
باید دست فیلمی را داوران بگیرند و از این بزرگراه پر خطر رد کنند. اسفناک که در آن سوی بزرگراه اشتباه کرده باشی. داوران در این صبح فقط عقاید پاکیزه خودشان را سخن بانی کردند و به پای عقاید شریف خودشان دلایل آزاد خودشان را رای کردند.
با احترام به تمام فیلم ها دوازده فیلم ماند و از میان این مانده دو فیلم در کنار هم، هم قد و هم اعتبار ماندند. باشد که عقیدۀ تندرست با مهر بیاید که مهر با وجدانِ هنرمند است حتی اگر درباره بی مهری قضاوت کند. فیلم «گذشته» اثر آقای اصغر فرهادی و فیلم «در بند» اثر آقای پرویز شهبازی.
«در بند» داوران را به بند کرد و در بند فیلم «گذشته» شد. در هم شدند. پر از اعتبار، پر از سینما و پر از تعهد، ابزار و کلمات قدیمی اند. باید از آنها معنای تازه ای ساخته شود. هر دو سینمای قصه گو که پیدایش اسطوره و حماسه از قصه گویی آغاز می شود.
«در بند» با موضوعی ایرانی، با پرداختی از سینمای متداول مستقل، آمده از سینمای معترض و فیلم «گذشته»، صاحب یک سینمای متاثر از گرامر سینمایی جهان، پر از دانایی های یک فیلمبردار، بازی بازیگران و چرخیدن در یک خانه کوچک، بدون گم کردگی و خلاف راه.
از فیلم «در بند» چیزی کسر نشد، در بلندی ایستاد و فیلم «گذشته» با یک عقیده پیش بینی شده روبرو شد که به قضاوت های سینمای آمریکا، خصوصا شناخت شیوه کارگردانی آقای اصغر فرهادی آشناتر است.
داوری در دو شکل خود قضاوت می شود: واقعی – عینی و ارزشی.
گمان ها راه های زیادی را درباره شناخت پیشنهاد می کنند، اما هیچگاه نمی توان از راه گمان به شناخت و از این شناخت به حقیقت ناپیدای قضاوت در هنرها رسید.
با اطمینان می گویم در این قضاوت ها، به وقت پایان، اشکی پنهان با ماست. نکند بادی آشنا و بر حق به بادبان دیگری بوزد؟
فیلم «گذشته» ساخته اصغر فرهادی انتخاب شد.»
اعضاء کمیته
مسعود کیمیایی، بهروز افخمی، کمال تبریزی، حسن حسندوست،
مسعود رایگان، علیرضا زرین دست، حسین معززی نیا، امیر اسفندیاری و فاطمه معتمد آریا
پیمان معادی با رابرت دنیرو همبازی می شود
پیمان معادی بازیگر فیلمهای "درباره الی" و "جدایی" برای ایفای نقش در سریال "Criminal Justice" همبازی رابرت دنیرو بازیگر مطرح و توانای سینمای جهان شد.
پیمان معادی که با ایفای نقش در فیلم "جدایی" به کارگردانی اصغر فرهادی و به همراه موفقیتهای متعدد کسب شده توسط این فیلم سینمایی و در نهایت دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم خارجیزبان در مقام بازیگر در سطح جهانی معرفی شد، قرار است در سریال "Criminal Justice" به کارگردانی استیون زایلیان به ایفای نقش بپردازد. ریچارد پرایس نویسنده این سریال است.
پیش از این جیمز گاندولفینی ستاره سریال معروف "Sopranos" در این نمایش به ایفای نقش میپرداخت که پس از مرگ ناگهانی این بازیگر، رابرت دنیرو بازیگر برنده اسکار و مطرح سینمای جهان ایفای نقش در سریال "Criminal Justice" را عهدهدار شد.
دنیرو در این مجموعه نقش وکیلی به نام "جک استون" را ایفا می کند که پرونده مرد پاکستانی جوانی را با بازی "ریز احمد" برای دفاع قبول میکند که متهم به قتل زن جوانی است. بیل کمپ و پورنا جاگاناتان از دیگر بازیگرانی هستند که به همراه پیمان معادی در سریال "Criminal Justice" به ایفای نقش میپردازند.
پیمان معادی بازی در فیلم "درباره الی" و "ملبورن" و کارگردانی فیلم سینمایی "برف روی کاجها" را در کارنامه کاری خود دارد. رابرت دنیرو بازیگر مطرح و توانای سینمای جهان که دریافت جایزه اسکار را در کارنامه کاری خود دارد در فیلمهای مطرحی چون "راننده تاکسی"، "گاو خشمگین"، "شکارچی گوزن"، "پدرخوانده" و "مخمصه" به ایفای نقش پرداخته است.
نظرات و انتقادات علی کریمی از سریال پژمان + جواب قاسم خانی
علی کریمی چندان اهل تلویزیون دیدن و دنبال کردن سریال ها نیست. جادوگر که همیشه زندگی حرفه ای و منظمی را دنبال می کند، به خاطر ساعت صرف شام و خوابش چند قسمت بیشتر از برنامه نود را ندیده است. البته همین علی کریمی که در مورد آن صحبت می کنیم، گاهی سریال زیر آسمان شهر را چنان دنبال می کرد که به خاطر آن حتی قید برنامه های دیگر خود را می زد.
به هر حال جادوگر محبوب فوتبال ایران این شب ها یکی از بینندگان سریال پژمان است. کریمی با توجه به نگرش و قلم جادویی پیمان قاسم خانی که مثل چماق مدام روی سر پژمان فرود می آید، در مورد پربیننده ترین سریال این شب های تلویزیون ایران هم صحبت های جالبی می کند: «سریال خوبیه. توی این چند شب هم سریال رو دیدم اما به نظر من خود هنرپیشه ها و بقیه قشرها هم یکسری مسائل و مشکلاتی دارن که می شد به اونها هم اشاره کرد. من نمی گم فوتبالیست ها ایرادی ندارن و همه چیز درسته ولی به هر حال یکسری چیزهای مثبت هم هست که می شد به اونها پرداخت. البته الان نمی شه در مورد این قضیه نظر داد ... فعلا خیلی زودهکه بخوایم قضاوت کنیم ولی امیدوارم که داستان به این سمت و سو بره.»
هرچند کریمی نمی دانست که ما پس از گفتگو با او، با پیمان قاسم خانی تماس می گیریم ونظر او را در مورد جادوگر می گیریم ولی این کار اتفاق های جالبی را به همراه داشت. پیمان قاسم خانی که کلا اهل مصاحبه نیست، برای دومین بار در طی چند روز گذشته با «گل» به صحبت پرداخت: «تحت هر شرایطی هر چی علی آقا بگه درسته! ما علی آقا رو اونقدر دوست داریم که مقابل ایشون حرفی برای گفتن نداریم. خیلی خوشحالم که علی کریمی سریال ما رو دیده ولی در مورد موضوع درستی که ایشون گفته، باید بگم که ما توی قسمت های آینده یکسری از هنری ها رو هم وارد داستان می کنیم و اتفاقا خودزنی جالبی انجام می دیم!»
علی کریمی که از طریق دوستانش در جریان مصاحبه پیمان قاسم خانی با «گل» قرار گرفته بود، از تعریف و تمجیدهای بهترین نویسنده طنز ایران در مورد خودش به وجد آمده بود: «همانطور که شما هم می گین پیمان قاسم خانی یکی از بهترین نویسنده های ایرانه. از طرف من به پیمان قاسم خانی بگین که من کارهای ایشون رو دوست دارم و برام خیلی جالبه که ایشون هر چی می نویسه، می گیره و مردم ازش استقبال می کنند.از طرف من به بچه های سریال پژمان خسته نباشین بگین و امیدوارم که توی قسمت های بعدی این سریال بهتر و پربیننده تر بشه.»
پیمان قاسم خانی به شدت فوتبالی است، پس از صحبت های علی کریمی از خاطرات ورزشی اش در مورد جادوگر می گوید: «من کریمی رو از وقتی می شناختم که سالنی بازی می کرد. اون موقع خود ما هم فوتسال بازی می کردیم و من کریمی رو از همون سال ها به خوبی می شناختم. همیشه پیش خودم می گفتم که اگه این بازیکن تکنیکی بیاد توی فوتبال چه اتفاق خوبی می افته و بالاخره هم شنیدم کریمی وارد فوتبال شده و خیلی طول نکشید که علی آقا خودش رو نشون داد و به یک اسطوره بزرگ تبدیل شد.»
وقتی به قاسم خانی می گوییم که کریمی به راحتی از سریال پژمان انتقادهایی داشته، چنین می گوید: «از علی کریمی به این دلیل خوشم میاد که حرفش رو بدون رودربایستی و مشکلی می زنه. کریمی یکسری خصوصیات اخلاقی جالب داره که برای من خیلی محترم و قابل توجه است. کریمی اگر از ما و سریال ما انتقادی هم داشته باشه، ما حرفی نمی زنیم چون از پس جادوگر برنمیایم (خنده) البته خواهش من از کریمی اینه که قسمت های بعدی رو ببینه و منتظر وارد شدن ماجراهای هنری ها به داستان باشه.»
آغاز ساخت نخستین سریال فریبرز عرب نیا با نام «رنگ شک» + خلاصه داستان
اولین سریال «فریبرز عربنیا» با اضافه شدن بازیگران جدیدی نظیر آرش مجیدی، عمار تفتی و شهرام عبدلی، ۲۰ مهرماه در خانه مخروبهای اطراف تهران کلید میخورد.
پیش از این برخی عوامل سریال رنگ شک به کارگردانی فریبرز عربنیا انتخاب شده بودند و به تازگی آرش مجیدی، عمار تفتی و شهرام عبدلی نیز به جمع بازیگران اضافه شدند.
بنا بر این گزارش، آرش مجیدی در این سریال نقش مقابل عربنیا را ایفا میکند.
«رنگ شک» به تهیهکنندگی بهروز خوش رزم قرار است ۲۰ مهرماه در لوکیشن خانهای مخروبه در حوالی تهران کلید میخورد.
منزل پدر رویا، ستاد مبارزه با مواد مخدر، حفاظت، اطلاعات نیروی انتظامی و متروی تهران از جمله لوکیشنهای این کار است. تصویربرداری در تهران انجام میشود و امکان این وجود دارد که برای ضبط برخی از صحنهها گروه به منطقه لواسانات بروند.
این سریال با حضور بازیگرانی نظیر فریبر عربنیا، آرش مجیدی، شهرزاد کمالزاده، صالح میرزاآقایی، معصومه آقاجانی، حمیدرضا هدایتی، امیر مولوی، رضا نوری، پیام لاریان، طوفان مهردادیان و محمدرضا شیرخانلو و با حضور شاهرخ فروتنیان عمار تفتی و شهرام عبدلی ساخته میشود.
فیلمنامه این اثر را فریبرز عرب نیا نوشته و داستان یک افسر نیروی انتظامی را روایت میکند که ماموریت مییابد تا وارد یک باند بسیار مخوف مواد مخدر شود و به دلیل فوق سری بودن عملیات تنها یکی از فرماندهان مافوق او از این ماموریت مطلع است و در این راه با مشکلات متعددی مواجه میشود.
«رنگ شک» در ۵ قسمت ۴۰ دقیقهای در مرکز سیمافیلم تولید میشود.
مهران مدیری بازیگر نقش روحانی فیلم جدید میرباقری شد
ظاهرا مهران مدیری قرار است در نقش یک شخصیت ویژه در مجموعه «شاهگوش» میرباقری ایفای نقش کند.مذاکرات میرباقری و مدیری ادامه دارد و هنوز به نتیجه قطعی نرسیده است.
آخرین خبرها از سریال «شاهگوش» داود میرباقری حاکی از این است که تیم تولید مذاکراتی با مهران مدیری برای ایفای نقشی روحانی پروژه دادهاند و نتیجه آن تا چند روز آینده اعلام میشود.
این برای اولین بار است که قرار است مهران مدیری با داوود میرباقری همکاری کند و مهمتر از آن اولین باری است که قرار است مدیری نقش یک روحانی را بازی کند. بازی در نقش روحانی، یکی از نقشهای خاص سینما و تلویزیون ایران است و معمولا با عکسالعملهای متفاوتی روبرو میشود.
«شاهگوش»، اولین سریال داوود میرباقری برای شبکه توزیع خانگی است. تهیه کنندگی این سریال را سید محمد امامی و مهران برومند برعهده دارند و شرکت تصویر گستر پاسارگاد به عنوان پخش کننده این مجموعه با میرباقری همکاری می کند.
در سریال «شاهگوش» بازیگرانی مانند اکبرعبدی، محسن تنابنده، فرهاد اصلانی، احمد مهران فر، شهرام حقیقت دوست، مرجانه گلچین، طناز طباطبایی، حمیدرضا آذرنگ، رسول نجفیان، حامد میرباقری، سیروس گرجستانی، مصطفی طاری و... بازی می کنند.
بهنام تشکر: پس از پایان تصویربرداری سریال در آن بازی کردم!
بهنام تشکر بازیگر نقش دکتر روانشناس در سریال «پژمان» که فقط صدایش در سریال شنیده می شود گفت: سکانس های حضور من در این سریال پس از تصویربرداری سریال ضبط شد و من به نوعی پس از پایان فیلمبرداری سریال در آن ایفای نقش کردم.
پخش سریال «پژمان» از شبکه سه سیما این روزها با واکنش های مثبتی از سوی مخاطبان مواجه شده است و ترکیب «پژمان جمشیدی» در کنار بازیگرانی همچون: بهاره رهنما، بیژن بنفشه خواه، سام درخشانی و... توجه مخاطبان را جلب کرده است. در ترکیب بازیگران این سریال، بهنام تشکر تنها بازیگر این سریال است که در این اثر حضور فیزیکی نداشته و تنها صدای او شنیده می شود، تشکر که پیش از این در نقش بازیگر نقش دکتر روانشناس در سریال ساختمان پزشکان با سروش صحت همکاری کرده، در رابطه با حضور خود در سریال «پژمان» عنوان کرد: من بعد از اتمام فیلمبرداری و تدوین سریال بنا به درخواست پیمان قاسم خانی و سروش صحت وارد کار شده و به جای دکتر روانشناس صحبت کردم.
وی با اشاره به شباهت کاراکتر دکترِ روانشناس سریال «پژمان»، با دکتر نیما افشار در سریال «ساختمان پزشکان» عنوان کرد: از همان ابتدا در نظر داشتیم که این کاراکتر یادآور دکتر افشار در سریال «ساختمان پزشکان» باشد به همین دلیل از تکیه کلام های وی در این سریال استفاده کردیم، خوشبختانه مردم نیز با وجود اینکه تنها صدای این دکتر را در سریال می شنوند اما نسبت به آن واکنش منفی از خود نشان نداده اند.
تشکر در رابطه با واکنش مردم نسبت به سریال «پژمان» گفت: به اعتقاد من سریالی که در مورد آن بحث و گفت و گو میان مردم صورت می گیرد، حتما در میان مردم پذیرفته شده است. «پژمان» هم تا این لحظه جای خود را در میان مردم باز کرده است و امیدوارم که مخاطبان تا پایان سریال با آن همراه باشند و از دیدن آن لذت ببرند.
وی در رابطه با حضور پژمان جمشیدی در سریال «پژمان» عنوان کرد: به نظر من پژمان جمشیدی تمام تلاش خود را برای آنکه نقشی قابل قبول را ارائه بدهد انجام داده است، و خیلی خوب هم توانسته است که از عهده نقشش بر بیاید؛ ضمن آنکه تسلط و احاطه او بر ورزش فوتبال در ایفای بهتر نقش خیلی به وی کمک کرده است.
این بازیگر با بیان اینکه فوتبال همیشه مقوله و موضوعی جذاب برای ایرانیان بوده است، خاطر نشان کرد: با وجود آنکه در گذشته سریال های دیگری نیز در رابطه با فوتبال ساخته شده است اما به هر حال به دلیل جذابیت این ورزش موضوعی نیست که برای مخاطبان کشش نداشته باشد ضمن آنکه در این سریال به مسائل فوتبالیست ها با نگاهی طنز پرداخته شده است، همچنین حضور بازیکنان و پیشکسوتان فوتبال نیز یکی دیگر از نقاط قوت این سریال است.
جذاب ترین زن جهان در سال ۲۰۱۳ به انتخاب مجله «اسکوایر»
برای دومین سال پیاپی ، مجله «اسکوایر» ، «اسکارلت جوهانسون» را به عنوان زیباترین و جذاب ترین زن در قید حیات معرفی کرد.
«جوهانسون» 28 ساله که به تازگی با یک خبرنگار فرانسوی به نام «روماین دائوریاک» نامزد شده ، تنها بازیگر زن است که دو مرتبه به عنوان جذاب ترین زن سال مجله اسکوایر انتخاب شده است.
بازیگر زن فیلم «انتقامجویان» که اخیرا در فیلم «دان جان» با «جوزف گوردن لویت» همبازی شده ، پیش از این در سال 2006 نیز این عنوان را از مجله اسکوایر گرفته است.
او در سال 2003 پس از بازی در فیلم «گمشده در ترجمه» به سینما معرفی شد و از آن پس در فیلمهای مطرحی همچون «دختری با گوشواره های مروارید» و (Match pint) و در نهایت با یک قراردادی میلیون دلاری در نقش بیوه سیاه پوش فیلم «انتقامجویان» ظاهر شد.
«جوهانسون» در حال حاضر خود را برای بازی در فیلمهای «کاپیتان آمریکایی : سرباز زمستان» و «سرآشپز» آماده می کند.
من کجا خوابم برد فیلمی متفاوت در سینمای ایران
من کجا خوابم برد؟
این نام فیلم ویدیویی است که ناشناخته باقی مانده است فیلمی که واقعا لیاقت و
استعداد فیلم سینمایی بودن را داشت ولی فقط به پخش سینمای خانگی در آمد!
اصولا فیلمی را خوب میدانیم که بتواند فکر مخاطب را درگیر کند و مخاطب را به فکر فرو برد
که هدف نویسنده یا کارگردان از یک پلان خاص چه بود که این فیلم کاملا به این مهم دست
یافت.قطعا هر کسی که این فیلم را حتی برای دقایقی ببیند با من هم عقیده میشود که
لیاقت این فیلم خیلی بیشتر از این حرف هاست!
فیلمی که نه به سینما رفت و نه حتی ما توانستیم تبلیغاتی از آن در بیلبوردها مجلات یا
هر مکان تبلیغاتی دیگری ببینیم.
در سینمای کشورمان مخصوصا در سال های اخیر شاهد سیل عظیمی از فیلم های
بی کیفیت و بی مفهوم بودیم فیلم های هر مخاطبی با دیدن فقط پلان هایی از فیلم
متوجه میشود که داستان چه بوده چه هست و چه خواهد شد!
فیلم هایی که هیچکس حتی نویسنده و کارگردان فیلم وقتی برای فیلم صرف نکردن
و با آوردن چند ستاره اسم و رسم دار فقط قصدشان پر کردن جیب بود ولا غیر.فقط کافی
است فیلم "تو و من" با بازی الناز شاکر دوست و محمد رضا گلزار را ببینید
واقعا بجز حضور این دو نفر که البته بازی همیشگیشان را انجام دادن هیچ اتفاق دیگری را
در فیلم شاهد نیستیم.
لیکن فیلم "من کجا خوابم برد"کاملا با فیلم های یاد شده فرق می کند.لکیشن های
مناسب و کار شده. فیلم نامه قوی.گریم خارق العاده و بازی خیره کننده مهدی هاشمی از
نکات بارز این فیلم است.
داستان فیلم درباره یک وکیل است که همزمان برای یک مجله هفتگی داستان مینویسد
البته اینگونه بنظر می آید!
در ابتدای این فیلم شاهد این هستیم که شخصیت اصلی داستان برای نوشتن
قسمت پایانی داستانش در مجله به بن بست رسیده است و با چالشی مواجه است که
از حل آن ناتوان گشته.شخصیت داستان در جوانی عاشق دختری به نام "مینا"بوده و با او
قرار ازدواج نیز گذاشته بود ولی ادامه تحصیل و فرصت سفر از شهرشان به تهران باعث
قال گذاشتن نامزدش میشود ولی وی که اکنون پیر شده و میبیند که چطور تنهاست
مدام یاد مینا میوفتد و فکر او اجازه نمیدهد که داستانش را تمام کند.
جهان(مهدی هاشمی)برای نوشتن داستان هایش از تکه های بریده شده صفحه جراید
کمک میگرفت و شبی که مشقول نوشتن قسمت پایانی داستان بود ناگهان به خواب
فرو میرود و استپ به استپ خود را بجای شخصیت هایی میابد که در تکه های جراید
خوانده بود و در تمامی آن ها مینا را میبیند و به دنبال او میرود...
اما اوج داستان سکانس پایانی است که مینا(افسانه پاکرو) که در این لکیشن نقش پرستار
یک بیمارستان روانی را دارد وارد سالن میشود و تمام شخصیت های داستان را که همان
مهدی هاشمی با گریم های مختلف هست را میبیند و در نهایت به جهان اصلی میرسد!
جهام واقعی کسی است با ظاهری کاملا شکسته که قرق در افکار خود است و در سکوت
به نقطه نا معلومی خیره است.
پرستار خود را به جهان میرساند و میگوید:
سلام.
جهان:تو کی هستی؟
پرستار :من مینام دیگه!
جهان:نه تو مینا نیستی!
و این برای اولین بار در داستان بود که یکی از شخصیت ها فهمید که این دختر جوان آن
مینای گم شده نیست!
شخصیت های مختلف داستان همان کسانی بودند که جهان میتوانست بشود ولی نشد.
مینا نماد آرزوی یک انسانی است که تحقق نیافت و همیشه در ذهن و قلب آن انسان
نقش بسته است.
براستی کدام از ما مینا یا همان آرزوی محقق نشده نداریم....؟
آرزویی که هرگز ار یادمان نخواهد رفت.هرگز!
گریم مهناز افشار در نقش زنی 60 ساله + عکس
بهرام توکلی که آخرین ساخته او «اینجا بدون من» شدیدا مورد توجه منتقدین و مخاطبان سینما قرار گرفت، فیلم جدیدش را با نام «یک داستان خانوادگی» طی روزهای آینده مقابل دوربین خواهد برد.
پیش از این اعلام شده بود امیر جعفری، فاطمه معتمدآریا و مهناز افشار بازیگران اصلی این فیلم هستند که با یک تغییر، پانتهآ بهرام جایگزین فاطمه معتمدآریا شد. در «یک داستان خانوادگی» مهناز افشار نقش زنی شصت ساله را ایفا میکند. در عکس زیر او را با جدیدترین تست گریم برای این نقش جدید مشاهده میکنید.
با فیلم جدید پژمان جمشیدی بیشتر آشنا شوید + تصاویر پشت صحنه
طبیعی بود که بازی روان و کاملا در خدمت متن پژمان جمشیدی در سریال «پژمان» توجه کارگردانان سینمای ایران را نسبت به این چهره جلب کند و به این ترتیب جمشیدی مواجه شود با تعدادی پیشنهاد بازیگری در آثاری که از تله فیلم تا سریال را شامل می شوند.
با این حال جمشیدی که هوش بالایی دارد و البته مشاوران کاربلدی مثل پیمان قاسم خانی و سروش صحت سعی کرده در مسیر بازیگری خود روشی جدید را بپیماید؛ در این روش بیش از هر چیز این کیفیت فیلمنامه کار است که در انتخاب نقش اهمیت دارد و دقیقا به همین دلیل است که اولین انتخاب او بعد از «پژمان»، فیلمی کوتاه به نام «سرخ» است!
این فیلم کوتاه که اپیزود اول یک سه گانه با محوریت حضور ایران در جام جهانی فوتبال است به کارگردانی جوانی به نام بنیامین هفت لنگ ساخته می شود و بناست در آینده نزدیک دو اپیزود دیگر به نامهای «سبز» و «سفید» هم به این فیلم افزوده شود.
پژمان جمشیدی: وقتی فیلم قبلی بنیامین را دیدم فهمیدم آدم مستعدی است
پژمان جمشیدی درباره حضورش در این فیلم کوتاه می گوید:«از طریق سریال «پژمان» با بنیامین آشنا شدم. او کار مرا دیده بود و پیشنهاد همکاری داد. من هم بعد از اینکه فیلم قبلی اش را دیدم فهمیدم آدم مستعدی است. فیلم قبلی بنیامین هم یک فیلم کوتاه بود که به شدت آن را دوست داشتم. وقتی طرح فیلم «سرخ» را هم خواندم فهمیدم این کار هم کار متفاوتی است و برای همین پیشنهاد همکاری را پذیرفتم.»
جمشیدی درباره اینکه فیلم کوتاه در ایران چنان که باید قابلیت دیده شدن ندارد و ممکن است نقش اش در این فیلم بازخوردی به اندازه «پژمان» نداشته باشد می گوید:«کار به مناسبت حضور ایران در جام جهانی است. جام جهانی فوتبال هم رویدادی پرمخاطب است که طرفداران دوآتشه خاص خود را دارد. ضمن اینکه فضای فیلم طوری است که مطمئنا از تلویزیون خودمان هم پخش خواهد شد.»
پژمان جمشیدی درباره همبازیانش در این کار هم می گوید:«بازیگر اصلی کار یک کودک است و گویا بناست یک سری چهره دیگر هم در کار حضور داشته باشند.»
بنیامین هفت لنگ: این داستان پسربچه ای است که برای تشویق تیم ملی به استادیوم آزادی می رود
برای یافتن اطلاعات بیشتر درباره فیلم به سراغ بنیامین هفت لنگ کارگردان جوان این فیلم رفتیم؛ بنیامین که متولد 1368 بوده و کارشناسی کارگردانی سینما است پیش از این فیلمهای کوتاهی مانند «اتاقی در نیویورک» هم ساخته بود. بنیامین درباره فضای کار جدیدش «سرخ» به شبکه ایران می گوید:«فیلم درباره پسربچه ای است از طبقه پایین اجتماع که می خواهد برای حضور در آخرین بازی ایران در مقدماتی جام جهانی که در نهایت به صعود ایران به جام جهانی می انجامد به استادیوم آزادی برود. در استادیوم برایش اتفاقات جالبی می افتد و همین اتفاقات است که پای پژمان جمشیدی را به داستان باز می کند.»
بنیامین هفت لنگ درباره بازیگر اصلی فیلم می افزید:«بازیگر اصلی یک کودک است به نام سپهر ملکوتی که انصافا پسر بااستعدادی است.»
این کارگردان درباره دو اپیزود دیگری که در ادامه «سرخ» ساخته می شود اظهار داشت:«دو اپیزود با نامهای «سفید» و «سبز» هم در ادامه خواهیم ساخت که تولیدشان صددرصد قطعی است. «سفید» را آذرماه می سازیم و «سبز» را ظرف سه تا چهار ماه آینده. آن دو اپیزود هم کاملا در امتداد اپیزود اول هستند و با محوریت جام جهانی.»پ
کریم باقری، جواد نکونام، رضا صادقی و مازیار فلاحی هم در سکانس نهایی حاضر خواهند بود
بخش اصلی فیلمبرداری «سرخ» انجام شده و گویا فقط یک سکانس پایانی باقی مانده است. هفت لنگ درباره این سکانس می گوید:«قصد داریم در سکانس نهایی از یک سری چهره های مطرح ورزشی و هنری استفاده کنیم. کریم باقری، جواد نکونام، رضا صادقی و مازیار فلاحی از جمله چهره هایی هستند که در این سکانس به صورت افتخاری حضور خواهند داشت. در این سکانش خوشحالی مردم بعد از صعود به جام جهانی را به تصویر می کشیم. برای این سکانس به جز فیلمبرداری خودمان از آرشیو صداوسیما هم استفاده خواهیم کرد.»
هفت لنگ تیم کاری خود را نیز از جمله چهره های مستعد فیلم کوتاه چیده است. خودش در این باره به شبکه ایران می گوید:«کارگردانی این کار را با کمک دوست خوبم حامد اسماعیلی انجام می دهیم. پویا گندمی فیلمبردار این کار برنده تندیس از جشنواره فیلم کوتاه بوده، مدیر تولیدمان محمد صفری، طراح صحنه شهرام طبیبی، تدوینگر یگانه کلهر و طراح گریم کار محبوبه میرزایی نیز از جمله چهره های توانمند عرصه فیلم کوتاه هستند.»
این کارگردان جوان درباره سرمایه گذار کار اضافه می کند:«تهیه کنندگی این کار را با همکاری حامد اسماعیلی انجام می دهیم. به مانند کار قبلی، این کارم هم یک کار کاملا دلی است که با سرمایه شخصی خودمان تولیدش میسر شده است. تا این لحظه هیچ کمکی از هیچ ارگانی برای تولید فیلم صورت نگرفته اما مسئولان استادیوم آژادی به واسطه اینکه یک سری نماها باید در این استادیوم فیلمبرداری شود همراهی فراوانی با ما داشتند.»
بنیامین درباره وضعیت پخش فیلمش از صداوسیما هم گفت:«فضای فیلم طوری است که می تواند همزمان با جام جهانی در باکس شبکه های مختلف صداوسیم قرار گیرد. جنس کار و ضرباهنگ متناسب با متن باعث می شود مخاطب هم از کار استقبال کند.»
خلوت گرگ گیاهخوار
بنیامین هفت لنگ که به جز کارگردانی نگارش فیلمنامه را هم به صورت جدی دنبال می کند با ساخته قبلی اش «اتاقی در نیویورک» به عنوان بهترین کارگردان جوان ایرانی در جشنواره «جوان برتر ایران/حضرت علی اکبر» انتخاب شده بود ضمن اینکه دو دیپلم افتخار از جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران در بخش ملی و بین الملل را از آن خود کرده بود. «3D»، «مستند سینما و یک عالمه کوری» و «ساعت 2:11» دیگر فیلمهای کوتاهی هستند که هفت لنگ آنها را کارگردانی کرده؛ نکته جالب درباره این کارگردان علاقه اش به شاعری است.
وی مجموعه ای از اشعارش را با عنوان «خلوت گرگ گیاهخوار» در آستانه چاپ دارد. وی درباره این کتاب به شبکه ایران می گوید:«این کتاب چهار سالی منتظر دریافت مجوز بود و به دلایلی که هیچ وقت به ما نگفند به آن مجوز ندادند تا حضور دکتر روحانی در کرسی ریاست جمهوری که موجب شد نسیمی تازه هم در ارشاد وزیدن گرفته و کتاب من هم مجوز بگیرد. این کتاب به زودی از طریق نشر خیال به بازار عرضه خواهد شد.»
عکسها: الناز سفیدگری
پژمان جمشیدی: درهای تیم ملی فوتبال روی هنرمندان باز است تماشاگرجدی تئاتر بوده
این فوتبالیست که امسال با بازی در سریال «پژمان» محبوبیت زیادی کسب کرد و قرار است به زودی روی صحنه تئاتر هم بیاید، تاکید میکند برای ادامه جدیتر هنر بازیگری هنوز تصمیمی نگرفته است.
پژمان جمشیدی با بیان این که هیچ وقت در زندگیاش به طور جدی به بازیگری در سینما و تلویزیون فکر نکرده بوده است، میگوید: «بازی در تلویزیون تجربه شیرینی بود که خوشحالم مردم از آن استقبال کردند. با این حال با یک کار نمیتوان ادعای بازیگری داشت و به هیچ وجه خودم را در این قامت ارزیابی نمیکنم.»
او که به همراه بهاره رهنما این روزها در حال تمرین نمایش «بادی که تو را خشک کرد، مرا برد» با کارگردانی علی نرگسنژاد است، ادامه میدهد: «این کار بر اساس داستانی از خانم رهنما اجرا خواهد شد که درامی خانوادگی است و به نوعی تکمیلکننده نمایشی از ایشان به نام «چشمهایی که مال توست» شمرده میشود.»
جمشیدی در مقایسه تجربه کار تلویزیونی و تئاتری تاکید میکند: «نقشآفرینی در تئاتر سختتر، جدیتر و بکرتر از تلویزیون و سینماست و با این حال خوشحالم که فرصت مییابم با تماشاگران ارتباطی زنده و رودرو داشته باشم و با نفس آنان بازی کنم.»
بازیکن سابق تیم پرسپولیس میافزاید: «این نمایش یک درام جدی است که بر خلاف سریال «پژمان» رگههای طنز ندارد و از این جهت هم برایم تفاوت دارد.»
او با اشاره به این که در سالهای گذشته از تماشاگران پروپا قرص نمایشهای روی صحنه بوده است، میگوید: « با تئاتر بیگانه نیستم و با وجود سختی کار امیدوارم به خوبی از عهده بازی روی صحنه که از آن هنرمندان بزرگی به سینما و تلویزیون رفته و جاودانه شدهاند، بر بیایم.»
پژمان جمشیدی در واکنش به این پرسش که برخی از هنرمندان حضور چهرههای غیر تئاتری در عرصه بازیگری را مورد نقد قرار میدهند، پاسخ میدهد: «در بازی فوتبال در کنار هنرمندان خیلی وقتها آنان با خنده میپرسند آیا امکان دارد به تیم ملی دعوت شوند که من میگویم درها به روی آنان هم باز است و من خودم خیلی خوشحال میشوم روزی شاهد حضور یک هنرمند در تیم ملی شوم. در واقع فکر نمیکنم قرار است کسی جای دیگری را تنگ کند.»
آنچه دربارهی فیلم محمد (ص) مجیدی ندیده و نشنیدهاید!
گردهمایی اسکاریها در یک فیلم ایرانی:
فیلم سینمایی محمد (ص)جدیدترین ساختهی مجید مجیدی که پیشبینی میشود به دلیل مراحل مختلف پس از تولید به جشنوارهی فیلم فجر پیشرو نرسد از معدود پروژههایی است که دستاندرکارانش ترجیح دادهاند دربارهی آن کمتر اطلاعرسانی کنند اما خبرنگار ایسنا برخی عکسها و اطلاعات منتشر نشدهی این اثر را که در پیگیریهای خود به آن دست یافته است را منتشر میکند.
فیلم سینمایی «محمد (ص)» به کارگردانی مجید مجیدی که در آبان ماه سال 1390 فیلمبرداریش آغاز و اوایل امسال به پایان رسید، از آن به عنوان بزرگترین پروژه سینمای ایران نام میبرند.
داستان این فیلم از دوران جاهلیت و به هنگام تولد آخرین پیامبر خدا حضرت محمد (ص) آغاز شده و با 12 سالگی ایشان که در اولین سفر به همراه عمویشان ابوطالب به شام پس از رسیدن به صومعه بحیرا است، به پایان میرسد. بحیرا راهبی مسیحی است که درباره ظهور آخرین پیامبر به ابوطالب بشارت میدهد.
فیلمبردار مطرح ایتالیایی که سه جایزهی اسکار را گرفته است و بهعنوان فیلمبردار با همراهی حمید خضوعی ابیانه هنرمند ایرانی فیلم محمد (ص) مجید مجیدی را در قاب دوربینش ثبت کرده است، میگوید که کتاب نقاشی محمود فرشچیان منبع الهام ایدههایش برای فیلمبرداری این فیلم بوده است.
«ویتوریو استورارو»که برای فیلمهای «اینک آخرالزمان» (1979)، «آخرین امپراتور» (1987) و «قرمزها» (1981) سه جایزه اسکار گرفته و در فیلم برتولوچی به نام «آخرین تانگو در پاریس» حضور داشته، در گفتوگویی با باب فیشر در یک مجله سینمایی آمریکایی (MovieMaker) که در رسانههای ایرانی بازنشر داده نشد، خاطره خود از پیوستن به پروژه «محمد (ص)» را اینگونه نقل کرده است: «سال 2010 که با رشید بن هادی (کارگردان) در پروژهای در الجزایر همکاری میکردم، برای اینکه اسلام را بهتر بشناسم خواندن کتابی درباره زندگی پیامبر محمد (ص) را شروع کردم. به محض اینکه خواندن آن کتاب را تمام شد، مثل یک رویای جادویی ایمیلی را دریافت کردم با این مضمون که آیا علاقهمند هستم در ساخت بخش اول یک سه گانه درباره زندگی محمد (ص) حضور داشته باشم؟»
به این ترتیب مجید مجیدی و مهدی حیدریان (تهیهکننده) در ژوئن سال 2010 ملاقاتی با استورارو در رم داشتند.
استورارو در ادامه این گفتوگو با تاکید بر مخاطب بینالمللی فیلم «محمد (ص)» درباره این موضوع گفته است: «آنها به من توضیح دادند که هدفشان این است فیلم تماشاگران بینالمللی داشته باشد تا داستان زندگی پیامبر محمد (ص) و معنی قرآن را متوجه شوند. من پرسیدم که آیا قرار است این فیلم مردم جهان را با مذاهب مختلف، با هم متحد کند یا آنها را تقسیمبندی کند؟ و آنها نیز پاسخ دادند که هدفشان متحد کردن مردم با عقاید و باورهای مختلف است.آنها گفتند "محمد (ص)" داستانی از منزلت بشریت است».
براین اساس پس از صحبتهای مقدماتی، استورارو، قرآن و یک کتاب دیگر را دربارهی زندگی پیامبر مطالعه و از چند موزه از جمله «موزه ملی» در تهران هم دیدن کرد؛ جاییکه متون، نقاشیها و مجسمههای زیادی از آن دوران در آنجا یافت میشد.
«محمد (ص)» - شهر مکه
استورارو در این گفتوگو از یک نام خیلی آشنا برای ایرانیان هم اسم میبرد. او به باب فیشر میگوید: «مجیدی یک کتاب شگفتانگیز را از نقاشیهای یک هنرمند بزرگ ایرانی به نام محمود فرشچیان به من نشان داد که این کتاب منبع الهام ایدههای من برای این فیلم بود.»
«اسکات ای. اندرسون» (برنده اسکار برای طراحی جلوه ویژه «باب» در 1996) طراحی جلوههای ویژه این فیلم از جمله حمله سپاه ابرهه را برعهده داشته است. در کارنامه کاری اندرسون طراحی جلوه ویژه فیلمهای «ماجراهای تن تن»، «ترمیناتور 2» «دروازه نهم»، «کینگ کنگ»، «استخوانهای دوستداشتنی» و... دیده میشود.
«میلژن کرکا کلژاکویچ»برنده جایزه «سزار» و «آکادمی فیلم اروپا» و همچنین نامزد دریافت جایزه «اِمی» (اسکار تلویزینی) به عنوان طراح تولید، صحنه و دکور این فیلم معرفی شده است.
طراحی گریم «محمد (ص)» هم به «جیانتو دِروسی»ایتالیایی سپرده شده که برای دریافت جایزه «بفتا» نامزد شده بود. او همچنین گریم فیلمهایی مانند «آخرین لشکر - The Last Legion» (طراح گریم)، «مردی با ماسک آهنی» (گریمور اصلی)، «روزی روزگاری در غرب» (گریمور)، «1900» (اثر 1976 - گریمور) را برعهده داشته است.
«الله رخا رحمان»هندی که او را با نام «ای.آر. رحمان» میشناسند، آهنگسازی فیلم را انجام میدهد. او تاکنون برنده جوایز بسیاری از جمله 15 جایزه «فیلمفیر»، چهار جایزه ملی فیلم هند، دو جایزه «گِرَمی»، یک جایزه «بفتا»، یک جایزه «گلدن گلوب» و دو جایزه «اسکار» شده و مجله تایم در سال ۲۰۰۹ او را در لیست «تایم ۱۰۰» به عنوان یکی از صد فرد تأثیرگذار در جهان جای داده است.
«ای.آر. رحمان» که برای ساخت موسیقی فیلم «میلیونر زاغهنشین» دو جایزه اسکار گرفته است، به عنوان آهنگساز با این پروژه همکاری میکند و گفته میشود، او تاکنون اتودهایی از موسیقی را برای این کارگردان ایرانی فرستاده است.
رحمان البته برای ساخت موسیقی فیلم «127 ساعت» هم نامزد دریافت جایزههای گلدن گلوب، بفتا و اسکار شد.
«مایکل اُ کانر»انگلیسی و برنده اسکار نیز به عنوان طراح لباس «محمد (ص)» فیلم محمد (ص) از او نامبرده میشود. در کارنامه کاری اُ کانر، دریافت جایزههای اسکار و بفتا برای «دوشِس» و نامزدی جایزههای اسکار و بفتا برای «جِین اِیر» دیده میشود. او همچنین طراحی لباس «قاضی دِرِد»، «آخرین پادشاه اسکاتلند» و «عقاب» را در کارنامه دارد.
«جیان فرانکو فوماگالی»ایتالیایی طراحی آکسسوار فیلم را برعهده داشته است. او طراحی صحنهی نسخه سوم سهگانه مشهور «پدرخوانده» را در کارنامه دارد.
«لوکا لاچین»ایتالیایی هم که دستیار اول کارگردانان تعدادی از پروژههای اسم و رسمدار سینمای جهان از جمله «007: کازینو رویال»، «007: ذرهای آرامش»، «دار و دسته نیویورکی»، «تعادل» و... بوده، در «محمد (ص)» برنامهریز و دستیار مجید مجیدی است.
البته جمعی از سینماگران ایرانی صاحب نام هم در تیم مجید مجیدی جمع است که از آن جمله میتوان به محسن شاهابراهیمی، حمید خضوعیابیانه، جواد شریفیراد، سیروس حسنپور، بیژن میرباقری، اصغر نژادایمانی و... اشاره کرد.
مهدی پاکدل در نقش ابوطالب، علیرضا شجاعنوری در نقش عبدالمطلب، محسن تنابنده در نقش ساموئل، داریوش فرهنگ در نفش ابوسفیان، مینا ساداتی در نقش آمنه، ساره بیات در نقش حلیمه و پانتهآ مهدینیا در نقش فاطمه بنتاسد از بازیگران این فیلم هستند.
سیدرضا میرکریمی، کارگردان، مشاور مجید مجیدی در این پروژه بینالمللی است. فیلمنامه «محمد (ص)» را مجیدی و کامبوزیا پرتویبا همکاری حمید امجد نوشتهاند.
به گزارش ایسنا، مجید مجیدی کمتر دربارهی فیلم محمد (ص) صحبت کرده است، دربارهی دلایل این اتفاق گفته است: «من محافظهکار نیستم. در آینده و با آماده شدن فیلم نشستهایی را در این خصوص برگزار خواهیم کرد و اطلاعات لازم را به سمع اصحاب رسانه خواهیم رساند.»
او با اشاره به برخی هجمهها و کج فهمیها در طول ساخت فیلم محمد (ص) هم مطرح کرده است: «در هنگام شروع ساخت فیلم تقریبا با همهی علمای شیعه و سنی جهان اسلام رایزنی کردیم، اما متاسفانه برخی کج فهمیها باعث به وجود آمدن چالشهایی شد که پاسخ آنها را به بعد از آماده شدن و نمایش فیلم واگذار کردیم. هدف اصلی ما از ساخت فیلم «محمد»(ص) ایجاد نوعی اتحاد و وفاق در دنیای اسلام و مقابله با قرائتهای مختلفی بود که از اسلام در دنیا و غرب وجود داشت. مقطعی که از زندگی پیامبر اکرم (ص) برای نمایش در این فیلم انتخاب شده نیز بر همین اساس صورت گرفته است.
از پگاه تا باران کوثری/ آشنایی با هنرمندانی که با کمک خانوادیشان وارد سینما شدند
منیژه حکمت، جهانگیر کوثری، رخشان بنی اعتماد، سعید سهیلی، علی اکبر ثقفی، خسرو امیرصادقی، کمال تبریزی، فرشته طائرپور، اکبر صادقی، مسعود کیمیایی، فرامرز قریبیان .محمد رضا شریفی نیا و منوچهر محمدی از جمله تهیهکنندگان و کارگردانانی هستند که فرزندانشان را وارد دنیای سینما کردهاند.
برخی از بازیگران و کارگردانان جوان سینما به واسطه حضور پدر یا مادرشان در سینما وارد این حرفه شدهاند که بسیاری از آنها با موفقیت در حرفهشان هویت مستقلی پیدا کردهاند.
پگاه آهنگرانیاز جمله این بازیگران است که با فیلم «گربه آوازه خوان» به سینما آمد و با «دختری با کفشهای کتانی» بهعنوان یک بازیگر نوجوان معرفی شد. البته منیژه حکمت مادر این بازیگر تاثیرش را در ورود پگاه آهنگرانی به سینما کمرنگ میداند اما قطعا زمینه آشنایی رسول صدرعاملی با بازیگر نوجوان فیلمش بوده است.
«زندان زنان»، «مکس»، «سه زن»، «آتش سبز»، «ورود آقایان ممنوع»، «راه آبی ابریشم» و «دربند» دیگر فیلمهای مطرح این بازیگر هستند که با فیلم آخرش موفق به دریافت سیمرغ بلورین از جشنواره فیلم فجر شد، جایزهایی که یک بار برای «زادبوم» کاندید دریافت آن شده بود.
باران کوثری هم با نقش آفرینی در فیلمهای مادرش رخشان بنی اعتماد که تهیه آنها را پدرش جهانگیر کوثری برعهده داشت، وارد سینما شد.
این بازیگر کارش را با فیلم «نرگس» آغاز کرد و در ادامه در«بهترین بابای دنیا»، «روسری آبی»، «بانوی اردیبهشت» و «زیر پوست شهر» مقابلدوربین رفت.
اصغر فرهادی در «رقص در غبار» نقش اصلی فیلمش را به او داد و این روند در فیلمهای «برگ برنده»، «گیلانه»، «خوابگاه دختران» و «تقاطع» ادامه پیدا کرد.
باران کوثریبرای فیلم «روز سوم» و «خون بازی» سیمرغ بلورین دریافت کرد و برای «حیران» هم کاندید شد.
«دایره زنگی»، «شب واقعه»، «پستچی سه بار در نمیزند»، «هیچ»، «لطفاً مزاحم نشوید»، «اسب حیوان نجیبی است»، «من مادر هستم» و «بغض» دیگر فیلمهای مطرح این بازیگر هستند.
ساعد سهیلیفرزند سعید سهیلی کارش را با «چارچنگولی» آغاز کرد و با فیلم «گشت ارشاد» معرفی شد که با این فیلم کاندید دریافت سیمرغ بلورین هم شد.
«همه چیز برای فروش» و «متروپل» دیگر فیلمهای این بازیگر هستند.
امیر حسین ثقفیفرزند علی اکبر ثقفی به عنوان کارگردان وارد سینما شده است و فیلم اولش را با عنوان «مرگ کسب و کار من است» را به تهیه کنندگی پدرش ساخت که در جشنواره فیلم فجر مورد توجه قرار گرفت و موفق به دریافت دیپلم افتخار شد.
این کارگردان فیلم دومش «همه چیز برای فروش» را نیز به تهیه کنندگی پدرش ساخته است.
«مش غلام حسین آقا» معروف فیلم «مسافران مهتاب» محمدرضا امیرصادقیفرزند خسرو امیرصادقی تهیه کننده سینما است که از کودکی وارد سینما شد و بعد در «خواستگاری» مقابل دوربین رفت.
«شتابزده»، «عشق طاهر»، «بله برون»، «پسر تهرونی» و«دنیای پرامید» دیگر فیلمهایی هستند که این بازیگر در آنها به ایفای نقش پرداخته است.
غزل شاکریهم فرزند فرشته طائرپور تهیه کننده سینماست که با فیلم «ماهی» وارد دنیای بازیگری شده است و در ادامه در فیلمهایی چون «گلنار» و «وقتی همه خواب بودند» بازی کرده است.
بازی این بازیگر در «آینه های روبرو» مورد توجه قرار گرفت و علاوه بر دریافت دیپلم افتخار از جشنواره فیلم فجر، موفق به جوایز دیگری از جشنوارههای داخلی و خارجی شد.
علی تبریزی پسر کمال تبریزی در حرفه عکاسی و فیلمبرداری فعالیت دارد.
او در فیلمهایی چون «قفل ساز»، «پاداش سکوت»، «آواز گنجشکها»، «کتاب قانون» و «پرسه در مه» به عنوان عکاس فعالیت داشته و در فیلم «آفریقا» مدیرتصویربرداری بوده است.
«طبقه حساس» کمال تبریزی اولین تجربه سینمایی علی تبریزی به عنوان مدیر فیلمبرداری است.
حامد محمدیفرزند منوچهر محمدی که اخیرا پروانه ساخت «فرشتهها با هم میآیند» را به عنوان اولین تجربه کارگردانیاش دریافت کرده است، پیش از این به عنوان فیلمنامهنویس، فیلمهایی چون «طلا و مس» و «حوض نقاشی» بوده است.
افشین صادقیهم فرزند اکبر صادقی تهیه کننده و کارگردان سینما است که علاوه بر تهیه و کارگردانی فیلم «مقلد شیطان»، به عنوان تهیهکننده «فرود در غربت» را نیز کار کرده است.
مسعود کیمیایی از فیلم «تجارت» پسرش، پولاد را وارد سینما کرده است که فعالیت او تا به امروز ادامه دارد.
این بازیگر علاوه بر فیلمهای پدرش در آثار دیگری چون «شمعی در باد»، «صحنهجرم، ورود ممنوع»، «زندگی با چشمان بسته» و «گشت ارشاد» به ایفای نقش پرداخته است.
پولاد کیمیاییهم قرار است بزودی اولین فیلم سینماییاش را به عنوان کارگردان مقابل دوربین ببرد.
سام قریبیان که اخیرا فیلم «گناهکاران» را به عنوان فیلمنامهنویس در حال اکران داشت، فرزند فرامرز قریبیان است که برای این فیلم از جشنواره فیلم فجر کاندید سیمرغ شد.
«گردباد»، «جدال در تاسوکی»، «شکار خاموش» و «ترانزیت» از جمله فعالیتهای بازیگری سام در دوران نوجوانی است که پس از بازگشتش از آمریکا در مقابل دوربین فیلمهای «لاله» و «خط ویژه» رفته است.
سام قریبیان هم قصد دارد، بزودی اولین فیلمش را کلید بزند.
البته خانواده آقای شریفی نیا هم که قبلا زیاد بحث شده و حتما در جریان هستید.
تصاویر جدید جنیفر لوپز در فیلم «پسر همسایه» + خلاصه داستان
جنیفر لوپز در این فیلم که " پسر همسایه " نام دارد نقش یک زن مطلقه را ایفا خواهد کرد که مادر یک فرزند است و به تنهایی زندگی میکند و در این رابطه عاشقانه ای با پسر نوجوان همسایه برقرار میکند و هنگامیکه سعی میکند به این رابطه نامشروع پایان دهد دچار مشکلاتی میشود.
گفته میشود این فیلم هزینه ای بالغ بر 3 تا 4 میلیون دلار خواهد داشت.
درخواست دستمزد ۱۸۰ میلیون تومانی از سوی حامد بهداد برای ۳ روز بازی در یک فیلم
درخواست ۱۸۰ میلیونی حامد بهداد برای ۳ روز بازی در فیلم سینمایی «سِفر کیمیا» واکنش راستگفتار را به دنبال داشت.
کاظم راست گفتار کارگردان فیلم سینمایی «سِفر کیمیا» گفت: از آنجایی که الان در ترافیک تولید فیلم ها برای رسیدن به جشنواره فجر به سر می بریم و تجهیزات فیلمبرداری محدود و پرهزینه است ترجیح دادیم فیلمبرداری را به بعد از جشنواره موکول کنیم.
وی افزود: همچنین در آن زمان بازیگران هم با این همه تقاضای بازی رو به رو نیستند و شاید قیمت های معقول تری ارائه دهند.
وی تاکید کرد: مثلا وقتی بازیگری مثل حامد بهداد برای 3روز بازی در فیلم ما تقاضای دستمزد 180میلیون تومانی دارد پس پیشکسوتان و صاحب نظران باید چقدر بگیرند و اگر واقعا همه اینقدر حقوق بگیرند در کدام سینما ها باید این فیلم را اکران کرد که فقط یک میلیارد بازگشت سرمایه برای دستمزد عوامل داشته باشد.
راست گفتار خاطرنشان کرد: به اعتقاد من این درخواست ها ناشی از اقتصاد بیمار صنعت سینمای ما و نا به سامانی نظارت حقوقی بر این سینماست وگرنه شخصی با ابعاد کیفیتی حامد بهداد با اثبات انسان کامل بودنش هم فقط 150میلیون تومان دیه می گیرد و این تقاضای قیمت برای بازی به هیچ وجه معقول نیست.
راست گفتار تشریح کرد:متاسفانه در حال حاضر به دلیل تقاضای کاذب فیلم ها قیمت دستمزدهای بازیگران نامعقول شده و این از اخلاق حرفه ای دور است که آنها به دلیل کسب در آمدهای شخصی به بدنه و اقتصاد سینما لطمه بزنند و گردش مالی و بازگشت سرمایه را دچار مشکل کنند.
بنابر این گزارش «سِفر کیمیا» که به اشتباه «سَفَر کیمیا» خوانده می شود مراحل پیش تولید را پشت سر گذاشته و قرار بود بین 15 تا 20 آبان ماه کلید بخورد.
«سِفر کیمیا» تعریفی از مسایل انسانی در بستری اجتماعی است که همچنان با تم طنزگونه بیان می شود و در آن 12کاراکتر با رنج سنی 25 تا 30 سال که اکثریت آن را آقایان تشکیل می دهند روایت می شود.